//= $monet ?>
دانش آموزان وقتی به خانه معلم آمدند سر امتحان بودند. صحبت می کردند و اندام جوان لطیف خود را به نمایش می گذاشتند. سپس تصمیم گرفت هر کدام را در دهان لعنت کند، اما در همان زمان. در حالی که یکی را کباب می کرد، دیگری همیشه آنجا بود و نوازش می کرد و تشویق می کرد. مربی، به هر حال، احمق نیست - او دختران را در الاغ خود دارد، به طور مقعدی، زحمتی برای تمرین طولانی مدت ندارد.
مردها الان خیلی پیر شدهاند، مثل این است که تنها کاری که باید انجام دهند این است که با بلوندها کنار بیایند. در کل برایشان مهم نیست که مردهای دیگری در اطراف هستند، ظاهرا پدربزرگ ها پیشرفته هستند. دوست بلاگ قابل درک است و او را نیز آزار نمی دهد. البته مردها خیلی ناراحت بودند.
♪ میخوام بمکم ♪