خواهرش به خاطر دوست پسرش که تصویر شلخته ای از او کشیده بود هیستریک شد - چقدر لاغر و صاف بود. برادرش او را آرام کرد و اندازه کمر و باسن او را اندازه گرفت و به او اطمینان داد که او عالی است! مطمئناً، قدردانی او ناکافی بود - مکیدن خروس برادرش، اما آیا دختر شایسته همدردی نبود؟ وقتی می خواست سرش را از قبل بردارد، اجازه نمی داد - اگر می خواست بزرگ شود، آن را قورت بده. و به نظر می رسید که اسپرم او مورد پسند او بود. حالا همیشه می توانست روی او حساب کند.
و یک خواهر با موهای تیره زیبا، و او در وضعیت خنک می خوابد. او مجبور نبود طولانی مدت با برادرش صحبت کند، ظاهراً او عاشق لذت های جنسی است. دیدن چنین برادری خطرناک است، ارزش دارد برای چیزی خم شود و بلافاصله پیستون او به پشت وصل می شود. خواهرش زیبا و سازگار است، برادرش خوش شانس است که چنین خواهری دارد. و راحت است، او همیشه برای او است.
خب اگه با هم دوست هستن اجازه دارن! چه می شود اگر در آینده به کمک نیاز داشته باشد یا حوصله اش سر برود - آنها همیشه می توانند بکشند. نکته اصلی این است که دوست پسرش از آن لذت ببرد.