//= $monet ?>
برادرش چه خانواده ای داشت، آن مادر آن خواهر هر دو جذاب و خیره کننده به نظر می رسند. در کل خواهر از راه رفتن مادرش اذیت نمی شود، انگار نان نمی دهد، اما به برادرش دم دستی می دهد. من همچنین در دهان چنین خواهری میزنم، او میداند که چگونه میتواند بادکنک درست کند - درست تا گلولههای خروسش که بلعیده است. جای تعجب نیست که پس از یک ضربه خوب، کلاسیک ها شروع به کار کردند.
حالا این چیزی است که من آن را رابطه خواهر و برادر واقعی می نامم - آنها یک تیم هستند! و آنها به طرز احمقانه ای سوزانده شدند، زیرا خواهر در پایان با صدای بلند پرسید که آیا او داخل او آمده است یا خیر. و به این ترتیب - تمام حرکات به دقت و به خاطر سپردن - بدیهی است که آنها این کار را برای اولین بار انجام نمی دهند.
اوه، خیلی باحاله